اگرچه خودش فیلم را با بودجهای 65 میلیون دلاری کارگردانی کرد و دیگری فیلم «منطقه 9» بود که وی فقط آن را تهیه کرد و کارگردانیاش را به فیلمسازی اهل آفریقای جنوبی به نام نیل بلام کامپ سپرد.
پیتر جکسون بودجهای 30میلیون دلاری برای منطقه9 در نظر گرفت و مانند همیشه و به واسطه خلق و خویش برای آثاری که تهیه میکند، مشاور دلسوز پروژه نیز بود. حاصل همکاری پیتر جکسون و نیل بلام کامپ، فیلمی شد در ژانر علمی- تخیلی و فانتزی که که به لحاظ نوآوری و خوشساختیاش آنچنان مورد استقبال تماشاگران و منتقدان
قرار گرفت که برای هیچ کس قابل باور نبود؛ فیلمی که نزدیک به 205 میلیون دلار فروش داشت و در 4 رشته نامزد دریافت جایزه اسکار 2010 شد.
برای فیلمهای علمی- تخیلی همیشه هزینههای کلان و امکانات گسترده در نظر گرفته میشود، اما منطقه9 بهعنوان فیلمی در اینگونه عمدتا پرطرفدار، از این قاعده مستثنی است. آن چنانکه در داستان، شخصیتها متفاوتند و مهمتر از همه در نتیجهگیری با فیلمهای مشابهخود تفاوتهای اساسی دارد. حتی محل وقوع داستان نیز در منطقه9 بدیع است.
عمده تولیدات فیلمهای علمی- تخیلی یا فانتزی و فضایی، محصول سینمای آمریکا یا انگلستان است و حالا منطقه9 اثری است محصول آفریقای جنوبی و نیوزلند و داستانش هم دقیقا از بالای سر پایتخت آفریقای جنوبی یعنی ژوهانسبورگ آغاز میشود؛ جایی که یک سفینه غول پیکر که معلوم نیست از کدام ناکجاآباد آمده و به جای این همه کلانشهرهای دیگر ژوهانسبورگ را انتخاب کرده و برای مدتی، ثابت آن بالا مانده است.
برای اینکه ابتدا، بیننده بداند چه خبر است، عناصر داستان در منطقه 9 اطلاعات مناسبی ارائه میدهند. زمان و مکان نیز به بیننده یاری میرساند تا تفاوتها را زودتر بشناسد و به پیگیری داستان علاقهمندی بیشتری نشان دهد. حتی نام فیلم نیز بهخودی خود یک علامت سؤال بزرگ ایجاد میکند. منطقه9 نام شهرکی است که در یک ربع ابتدایی فیلم با آن آشنا میشویم و سپس با یک پرش در زمان، فیلم به 20سال بعد میرود تا داستان اصلی روایت شود.
در این شهرک آدم فضاییهایی که از سفینه بیرون آورده شدهاند، نگهداری میشوند ولی برای تماشاگر معلوم نیست چگونه این بیگانگان بافت و سیستم بدنیشان با اتمسفر و شرایط زمین سازگار شده است و حتی این 20سال بر آنها چگونه گذشته است؟ با بازدید مسئولان از این کمپ است که درمییابیم این 20سال آنچنان هم سهل و ساده نگذشته است و آنها را در این مدت در بدترین شرایط نگاه داشتهاند. شرایط آنها شبیه افراد مهاجری است که در کمپها نگهداری میشوند تا تکلیفشان از سوی دولت مشخص شود.
منطقه9 به هیچ وجه فیلم مشابهی ندارد اگرچه میتواند در مواقعی «ئیتی» را یادآوری کند چون در این فیلم هم فضاییها متخاصم نیستند و این آدمها هستند که عمده کارهایشان به جنگ و نابودی منجر میشود. اما تفاوت اینجاست که ئیتی داستان حضور یک کاراکتر فضایی برای مدتی محدود در زمین بود. روال داستان و روند شکلگیری زیرساختها منطقی و جالب توجه از کار در آمده است که به همذاتپنداری قطعی بیننده گره میخورد تا فیلم بیتکلف منطقه9 قابلیت این را داشته باشد که قواعد این ژانر را به هم بزند و سرفصلهای جدیدی برای ژانر علمی - تخیلی بیافریند.